گریز صنعت پتروشیمی از توسعه رفاهی - اجتماعی در استان بوشهر
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۴۵۱۵۴
عصر ایران؛ یادداشت میهمان؛ حجت عبداللهیپور - حکایت مردم جنوب استان با صنعت، حکایت غریبی است؛ صنعتی که قرار بود برای آنها رفاه و توسعه بیاورد، نه آلودگی و بیماریهای گاه ناعلاج! ولی در این سالها سهم ساکنان این منطقه از صنعت، بیشتر آلودگی و دردهای ناخوانده بوده است تا توسعه. این آلودگی حاصل از فعل و انفعالات شیمیایی صنایع نفتی و گازی مستقر در جنوب استان، نهتنها ریهها را نشانه گرفته، بلکه روان ساکنان و کارکنان این منطقه را نیز درگیر خود کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این حقیقتی است که تنها افرادی میتوانند آن را درک کنند که در این محیط آلوده شب و روز کار یا زندگی میکنند؛ حقیقتی که مدیران پروازی و غیربومی پتروشیمیها و شرکتهای صنعتی در عسلویه و شهرهای دیگر جنوب استان کمتر با آن مواجه شدهاند و اغلب با برگزاری فرمالیته کارگاههای آموزشی و محیط زیستی با مشارکت مؤسسات غیربومی و آمارهای دروغین، تلاش میکنند صورت مسئله را پاک کرده و همهچیز را عادی جلوه دهند!
آلودگی کشنده صنعت پتروشیمی برای مردم استان بوشهر است و برکاتش برای مردم مناطق دیگر
البته برخی از پتروشیمی ها و صنایع مستقر در استان، در راستای مسئولیتهای اجتماعی، عملکرد نسبتا رضایتبخشی در حوزه آگاهیبخشی و پویاسازی جوامع محلی، پاکسازی سواحل و توسعه فضای سبز منطقه، توسعه زیرساختهای آموزشی و بهداشتی در برخی از روستاهای شهرهای جنوبی، برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای فصلی و مناسبتی در این شهرها داشته و دارند؛ اما این کارها با توجه به حجم آلودگیهایی که در طول سال روانه ریه اهالی این شهرستانها میکنند، کافی نیست!
بدونتردید این منصفانه نیست که آلودگی کشنده صنعت برای مردم شهرهای جنوب استان باشد و برکاتش برای مردم مناطق دیگر! قطعا این دردناک است برای ما اهالی این منطقه صنعتی، وقتی که زمزمه ساخت بیمارستان نفت در شیراز به گوشمان میرسد و نمایندگان این شهر در خلأ بیدغدغگی و سهمخواهی نمایندگان استان ما، مصرانه پیگیر تحقق آن در شهر متبوع خود باشد!
شاید در این میان، عدهای بگویند که در این سالها زیرساختهای بهداشتی و درمانی مناسبی با حمایت صنعت نفت و گاز در شهرهای جنوبی مثل، کنگان، دیر، عسلویه و ... ایجاد شده اما آیا یک بار گذرتان به این بیمارستانها افتاده؟!
امیدوارم که هرگز راهتان به این مراکز باز نشود؛ چراکه بیش از اینکه یک بیمارستان باشند، درمانگاههای بزرگی هستند که کمترین توان را در خدماترسانی دارند! عموما هر بیماری آنجا مداوا نمیشود، در نتیجه اغلب بیماران بهویژه آنانکه به بیماریهای خاص و حاد مبتلا هستند، ناچارند که برای مداوای خود یا به بیمارستان جم یا بوشهر یا خارج استان مراجعه کنند!
قطعا کیفیت این بیمارستانها از کمتوجهی مسئولان استان و نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی در احقاق حقوق مردم جنوب و سهلانگاری و شانهخالی کردن صنایع نفت و گاز مستقر در جنوب استان از مسئولیتهای اجتماعی خود در قبال جان و مال مردم نجیب این منطقه نشأت میگیرد.
اینجا نقش رسانههای محلی در مطالبهگری و انتقاد از بیمسئولیتی صنعت میتواند کارآمد باشد که خوشبختانه در دو سه سال اخیر، با ظهور خبرنگاران مطالبهگر و دغدغهمند، هر از گاهی مشکلات حوزه بهداشت و درمان، کیفیت آب شرب و مصرفی و آلودگی هوا مطرح میشود اما این مطالبهگری باید بهطور مستمر ادامه بیابد تا امروز با شنیدن احتمال ساخت بیمارستان نفت در شیراز غافلگیر نشویم.
متاسفانه نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی در طول این سه سال اخیر ثابت کرده که چندان دغدغه و انگیزه لازم را برای دفاع از حقوق و سلامت شهروندان جنوب استان ندارد، بنابراین اهالی رسانه این منطقه باید جور کوتاهی مدیران و مسئولان و نمایندگان استان را در احقاق حقوق بحق خود بکشند تا دستگاه توانمندی مثل تامین اجتماعی به خود اجازه ندهد در عسلویه بیمارستانی با کمترین امکانات احداث کند، در حالی این سازمان بخش اعظمی از بودجه خود را از این منطقه تامین میکند.
این وضعیت مشمول بیمارستان کنگان هم میشود و اصلا خوشایند نیست که بگویم هر زمان به این بیمارستان مراجعه کردم، آنقدر در خدماتدهی ضعیف بوده که ناچار شده راهی جم شوم تا کار مداوای خودم یا خانوادهام را آنجا دنبال کنم.
آیا وزارت نفت که صنایع کوچک و بزرگ خود را در چهار شهرستان عسلویه، جم، کنگان و دیر بنا کرده، موظف نبوده در برابر آلودگی و دودهای سمی و فضای خشک صنعتی که بر این شهرها حاکمکرده، بیمارستانها و مراکز درمانی مجهز و استاندارد به همراه کادر درمانی حرفهای و متخصص در این شهرها ایجاد کند؟! قطعا اگر مطالبهگری میبود، وزارت نفت در این حوزه مسئولتر ظاهر میشد.
در اینجا اصلا نمیتوان منکر برکات ظهور این تمدن صنعتی در سواحل عسلویه، کنگان و دیر و محدوده شهرستان جم بود، ولی سهم اندکی از سود خالص این صنایع به استان ما میرسد و سهم بیشتر آن در شهرها و کلانشهرهایی هزینه میشود که حتی تجربه یک روز زندگی در این فضای صنعتی آلوده را ندارند.
نکته دردناک دیگری که اینجا وجود دارد، این است که با وجود مصوبه وزارت نفت مبنی بر لزوم استخدام 50 درصد نیروهای بومی در صنایع نفت و گاز مستقر در جنوب استان، اما باید اعتراف کرد که این مصوبه هرگز تا به امروز در پایتخت انرژی از سوی مدیران پروازی غیربومی پتروشیمیها و دیگر شرکتهای صنعتی جدی گرفته نشده و هرکدام بنا به میل و خواست خود مبادرت به استخدام نیرو از خارج استان و از نزدیکان خود با تخصصهای گاه بیربط میکنند.
استخدامهای اینچنینی موجب بیکار ماندن جوان تحصیلکرده جنوب استان شده و هر بار هم مسئولان مصرانه قول میدهند که این مسئله را برای همیشه حل کنند ولی نهتنها حل نمیشود، بلکه همین تعداد نیروی نخبه بومی هم که در سکانهای مدیریتی این صنایع هستند، بنا به دستور مدیران جدید بومی به یکباره از منصب خود برکنار میشوند.
در ادامه این نوشتار، به یک موضوع دیگر نیز بایستی اشاره شود که مربوط به شهرستان کنگان و مدیریت منطقه پارس در این شهرستان میشود. مدیریتی که ساختار آن با وجود توسعه پالایشگاهها و پتروشیمیهای این منطقه، در همان سطح مانده و ارتقاء نیافته است.
متاسفانه باید اشاره کرد که مدیریت منطقه پارس کنگان در این سالها با وجود راهاندازی آخرین پالایشگاه گازی کشور به دست متخصصان ایرانی در این منطقه، به جای اینکه به معاونت سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی مبدل شود، برخی از واحدها و سمتهای حساس عملیاتی آن نیز حذف شدند که این امر موجب تقلیل جایگاه مدیریت منطقه پارس عسلویه در یکی دو سال اخیر شده.
این در حالی است که اکنون ضروری است با توسعه زیرساختهای اداری، پشتیبانی و خدماتی و تفویض اختیارات ویژه به معاونت تبدیل شود. این موضوع نه تنها مطالبه مهم و مردمی است بلکه مسئولان اجرای کنگان هم سخت در مذاکره به وزارت نفت پیگیر این موضوع هستند.
بدون تردید با مطالبهگری صحیح و همگانی میتوان نه تنها صنایع کوچک و بزرگ نفت و گاز استان را به توسعه شهرهای صنعتی استان ترغیب کرد؛ بلکه میشود آنها را موظف به اجرای بسیاری از مصوباتی کرد که از سوی این صنایع در سالهای اخیر نادیده گرفته شدهاند.
اینجاست که نقش رسانههای مطالبهگر و عدالتخواه میتواند مؤثر باشد و کارایی لازم را برای پاسخگویی مدیران غیر بومی صنایع در مقابل کوتاهیهایی که در این سالها در حق مردم این منطقه صورت گرفته، داشته باشند.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: صنعت توسعه بوشهر سال ها جنوب استان مطالبه گری وزارت نفت برای مردم نفت و گاز نه تنها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۴۵۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در سه سال اخیر سرانه خط فقر سه برابر شده است
به گزارش خبرآنلاین، روزبه کردونی رئیس سابق مرکز پژوهش های تامین اجتماعی با اشاره به اینکه مطابق گزارش مرکز پژوهش های مجلس در سالیان اخیر هم فقر در فقرا عمیق تر شده است و هم افراد غیر فقیر فقیرتر شده اند و به عبارت دیگر طبقه متوسط فقیرتر شده است اظهار داشت: سرانه خط فقردر سه سال اخیر سه برابر شده است.
رئیس سابق موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی با اشاره به اینکه تهیه و محاسبه خط فقر و شاخص های رفاهی از ماموریت های وزرات رفاه است، اما با توجه به اینکه در دو سال اخیر هیچ گزارش رسمی از سوی این نهاد مسئول منتشر نشده است، اظهار داشت: باید از مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی قدردانی کرد که بار این مسئولیت را به عهده گرفته است و با انتشار گزارش های راهبردی امکان تحلیل و پایش وضعیت فقر در شرایط کنونی کشور را فراهم می کند.
این پژوهشگر حوزه رفاهی در ادامه اظهار داشت: مطابق گزارش های منتشر شده مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی سرانه خط فقر مطلق کشور در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰ بیش از سه برابر شده است و علی رغم آنکه گفته می شود کشور رشد اقتصادی را تجریه می کند، نه تنها از جمعیت زیر خط فقر کشور کم نشده است بلکه فقر در کشور پایدار شده است.
کردونی در ادامه گفت : دیگر شاخص های مربوط به فقر هم از بدتر شدن وضعیت حکایت دارد. برای نمونه شاخص شکاف فقر که نشان می دهد وضعیت فقرا تا چه اندازه وخیم است هم در این سه سال افزایش یافته است که بیانگر آن است که فقرا در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰ شرایط معیشتی سخت تری را تجربه کرده اند.
این کارشناس رفاهی همچنین تاکید کرد : نکته دیگر آنکه در کنار افزایش فقر شاغلین که دیگر مطالعات رفاهی نیز بر آن اذعان دارد، مطالعات اخیر نشان می دهد سطح رفاه افراد غیر فقیر هم کاهش یافته است به عبارت دیگر احتمال ورود غیرفقرا به زیر خط فقر افزایش داشته و لذا ظرفیت تأمین منابع بودجه از جمعیت غیرفقرا هم کم شده است که این به معنای افت شدید رفاه طبقه متوسط است.
رئیس سابق موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی در پایان با اشاره به اینکه متاسفانه با توجه به عدم تدوین برنامه اقدام سیاست های کلی تامین اجتماعی که در سال ۱۴۰۱ توسط رهبری نظام ابلاغ و قرار بود ظرف شش ماه توسط دولت تدوین شود اما با گذشت بیش از دو سال هیچ خبری از آن نیست، گفت: وضعیت برنامه هفتم توسعه که کارشناسان آنرا ضعیف ترین و نارکارمدترین سند بالادستی در حوزه رفاه تحلیل می کنند و همچنین لایحه بودجه ۱۴۰۳ که آنهم فاقد ظرفیت های لازم برای مبارزه با فقر است، هیچ سیاست رفاهی و سیاست اجتماعی موثری در راستای مبارزه با فقر مشاهده نمی شود. وی اظهار امیدواری کرد که یک تحول عملی در عزم تصمیم گیران برای ارتقا وضعیت رفاهی بوجود آید.
٤٧٢٣٦
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900167